وقتی از صمیمیت در محیط کار صحبت میکنیم منظورمان ایجاد یک رابطه واقعی است که به اعتماد متقابل تکیه کرده است. برای به دست آوردن چنین ارتباطی باید از خودمان آغاز کنیم.
فرهنگ آکسفورد، صمیمیت را «آشنایی نزدیک و دوستی» معنا میکند. فرهنگ دهخدا میگوید: «یکدلی». سوال نخست این است که چند نفر از ما چنین ارتباطی با خودمان داریم؟ تا بعد برسیم به اینکه چنین ارتباطی را با دیگری، آن هم همکاران، چطور ایجاد کنیم؟ بسیاری از دوستیها در محل کار مبتنی بر شبکهسازی و نیاز به ارتباط داشتن با افراد موثر در سازمان است. چند بار پیش آمده محل کاری که فکر میکردید دوستان واقعی در آنجا دارید را ترک کردهاید و متوجه شدهاید که به اصطلاح دوستانتان از وقتی دیگر با شما همکار نیستند، شما را کنار گذاشتهاند؟
ایجاد صمیمیت فعالانه در محل کار برای افزایش بهرهوری و داشتن زندگی روزانه شادتر، نیازمند رعایت نکاتی است که در ادامه به آنها میپردازیم.
در وهله اول میزان پذیرش و حس رضایتمندی خود را پرورش دهید
دکتر ریک هنسون (Rick Hanson) در کتاب خود با عنوان «شادکامی ماندگار» سوگیری مغز نسبت به تفکرات منفی را راهکاری برای حفظ و نگهداری از انسان توضیح میدهد. این نوع سوگیری به ویژه در دورانی که انسانهای نخستین در معرض خطرات بسیاری قرار داشتند بسیار کارآمد و مفید بوده است. اما حالا که دیگر مواجهه با رفتارهای غیر متمدنانه به خصوص در محیط کار دغدغه ما نیست، این سوگیری در مغز ما برای محافظت چندان مفید نیست بلکه در واقع به یک مانع بزرگ برای پیشرفت و خودسازی تبدیل شده است.خبر خوب این است که میتوانیم این رفتار مغز را تغییر دهیم. با کمی تمرین میتوانیم نشخوارهای ذهنی مبتنی بر ترس را کم کنیم و حسهای خوب ذهنی را پرورش دهیم.
زمان مشخصی را روزانه به خودتان اختصاص دهید بدون دیگری و بدون حواسپرتی
فضایی را ایجاد کنید که فقط خودتان باشید یا فقط خودتان و طبیعت. یا فعالیتی را پیش بگیرید که به شما اجازه میدهد در خودتان غرق شوید. زمانی که به خود اختصاص میدهید را به گونهای تنظیم کنید که بتوانید از تمام سیگنالهای حواس خود لذت ببرید. بنا بر گفته دکتر ریک هنسون در کتاب «شادکامی ماندگار»: «چشیدن مکرر احساسات خوشایند به سیمکشی مجدد سيناپسهای مغز کمک میکند، از حس منفی فاصله میگیرد و شیار جدیدی از شادی ایجاد میکند.»
مدیتیشن روزانه
مطالعاتی که با تمرکز بر حالت صورت، پوست و ارتباط ذهن و بدن کار میکنند (دیدهبان سلامت زنان هاروارد)، مدعیاند افرادی که به صورت فعال مدیتیشن و آرامسازی عضلات را تمرین میکنند علاوه بر تقویت سیستم ایمنی، روی عضلات و پوست صورتشان هم تاثیر مثبت میگذارند.چهرهای که به هنگام مواجهه با همکاران در راهروهای محل کار، آرامش و وقار دارد، راحت میتواند حس خوب را منتقل کند تا چهرهای که خطوط اخم دارد یا لبهایی به هم فشرده را به نمایش میگذارد. لازم نیست زمان زیادی برای این کار اختصاص دهید. گذراندن یک یا دو دقیقه پشت میزتان (با گوشی خاموش و بستن چشم) و تمرکز روی نفسهایتان با عمیق شدن روی احساسهای فیزیکی میتواند برای بازگرداندن شما به لحظه حال کافی باشد و استمرار آن نتیجه بسیار خوبی روی خلق و خوی شما خواهد داشت.
هر روز به افراد بدخلقی و منزوی در محل کارتان لبخند بزنید و احوالپرسی کنید
شما نمیدانید که این افراد چه چیزهایی را از سر گذراندهاند یا خارج از محیط کار چه اتفاقاتی برای آنها افتاده یا میافتد. شاید خجالتی هستند یا شاید مشکلاتی در خانواده دارند که روی روحیه آنها تاثیر گذاشته است. وقتی از روی صمیمیت به آنها لبخند میزنید این محبت در فضای کار منتشر میشود و ممکن است حتی به خود شما بازگردد. چنانچه سوزان کین، نویسنده آثار مشهوری چون «قدرت سکوت» در یکی از سخنرانیهای خود در مورد قدرت درونگراها در رویداد TED تعریف میکرد: «به مدت چهار سال به مردی که هر روز صبح در چشمان من نگاه میکرد و مرا نادیده میگرفت، لبخند میزدم و صبح بخیر میگفتم. در نهایت شروع کرد به لبخند زدن و بعد از مدتی سلام و احوالپرسی را شروع کرد و گفتگو بین ما آغاز شد و با هم دوست شدیم. در نهایت او تبدیل شد به اولین کسی که مرا در راهاندازی کسب و کار خودم همراهی کرد. اگر او را نادیده میگرفتم، کمک ارزشمندش را از دست میدادم.
بعدها معلوم شد که او فردی خجالتی و در روابط اجتماعی ناشی است؛ البته بدون هیچ گونه بیاحترامی یا بدخواهی، به خصوص در ارتباط با خانمها. از این رو به جای نادیده گرفتن افراد، آنها را پرورش دهید. شاید شناخت آنها کمی دشوار است اما شما ممکن است یک جواهر پیدا کنید.»
به جای حس ترس نسبت به دیگران حس اعتماد را انتخاب کنید
برنه براون پروفسور و نویسنده آمریکایی که به خاطر کارش در زمینه شرم، آسیبپذیری و رهبری شناخته میشود و شش کتاب پرفروش نیویورک تایمز را به قلم تحریر درآورده است، در کتاب خود مینویسد: «چند سالی را در یک شرکت بزرگ کار میکردم و به وضوح عدم اعتماد بین برخی واحدهای تجاری را شاهد بودم. مشاجرهها و ریزهکاریها مانع کسب میشد. نارضایتی کارمندان بالا بود و بهرهوری در حال کاهش. وقتی در باورهایی گیر میکنیم که به ما میگویند همه پاسخها را داریم، کنجکاوی خاموش میشود. کنجکاوی پایه اصلی رشد انسان، از شناخت تا صمیمیت در هر رابطهای است. به دنبال خاموش شدن کنجکاوی مشکلات سربر میآورند: بن بستهای کسب و کاری، مشتریان ناراضی، کارکنان ناراضی و البته یک خود ناراضی.» به جای محق دانستن خود شفقت خود را امتحان کنید.
همکاری، همکاری و همکاری
در مواقع شک، دست یاری دراز کرده و همکاری کنید. همکاری با دیگران باعث ایجاد اعتماد، ارتباط و معنا در کنار هم میشود. سنگینی بار مسئولیت را تقسیم میکند و باعث شاد بودن است.
دادن به جای گرفتن
خیلی اوقات مردم فکر میکنند همینکه صرفاً در محل کار حضور داشته باشند، کاری انجام دادهاند، چنانچه آدام گرانت (Adam M. Grant) استاد دانشگاه پنسیلوانیا و متخصص حوزه روانشناسی سازمانی میگوید صرف حضور داشتن، انجام کارهای حداقلی و دائماً غر زدن از شما یک کارمند موفق نمیسازد. او معتقد است خوشبختانه نگرشها در حال تغییر است و مردم سعی میکنند به جای آنکه صرفاً به دنبال جایی برای استخدام شدن و حقوق گرفتن باشند، جایی را برای کار کردن بیابند که بتوانند چیزی به آن اضافه کنند. تغییر نگرش در این مورد به این معناست که از خودمان بپرسیم «چگونه میتوانم ارزشی اضافه کنم؟» پاسخ به این سوال به کارمان قصد، هدف و معنا میدهد.
اگر میخواهید بدانید که شما دهنده یا گیرنده هستید، آثار و گفتارهای آدام گرانت را دنبال کنید؛ او این موضوع را به طور گسترده بررسی میکند. بخشیدن بدون هیچ گونه انتظار پاداش برای برخی میتواند یکی از سختترین کارها باشد.
به طور خلاصه، ایجاد صمیمیت در محل کار، چیزی نیست که بتوان خرید؛ بلکه سفری آهسته، درونی و همراه با بررسی مداوم خود است. در واقع، در چرخش به درون، ما ارتباطی قوی با بیرون برقرار میکنیم. یوگا، مدیتیشن و کتاب در این سفر میتوانند یاری رسان شما باشند.